ورود پسران ممنوع
این وب فقط مخصوص دخترا هستش و هیچ پسری اجازه ورود به این وب رو نداره!
درباره وبلاگ


به به بالاخره تشریفتون رو آوردین خب حالا که زحمت کشیدین و اومدین پس بدون نظرم بدین راستی این وبلاگ صرفا جهت خندست...البته بسیاری از حرفام برا بیشتر پسرا صدق میکنه هااااا!!!! آی دخترا آگاه باشید... بچه ها من تاحالا دوست پسر نداشتم....وشکست هم نخوردم...لطفا نظر خصوصی ندین که چرا این حرفارو مینویسم فقط میخوام ببینم مسخره کردنه پسرا چه حالی داره....وسلام ا

پيوندها
رازنوشتِ يــــه پسرهــــ
•♥•°*˜¯`°*.。 بـیـا تـو بـنـدریـهـا •♥•°*˜¯`°*.。
پاتوق دخترونه
(。◕ ‿◕。)♀N@v!d♀(◡� �◡✿) - ♀♥★BOy★♥♀
روانشناسی قبل وبعد ازدواج
zeal
sh@paryB@HAR
گالری عـکس سلنا گومز
آیا میدانید؟؟؟-معما-لطیفه
(◡‿◡✿)يه دخمل خوشمل(◡‿◡✿)
♥پرنس وپرنسس♥
دفتر خاطرات جوجو
ghati pat
دختروپسرهای خوشمل وباحال
جالب
شعر.عکس.هنر
عشق یا نفرت-Love or hate
هر چی که بخوای..
دخمل نازنازی
تیپ و شخصیت
♀★••★♥Al0Ne G!rL♥★••★♀
هواداران سرخآبی های پایتخت
مـحـمـد جـــــان دوسـتـت دارم
طراحی حرفه ایی با فتوشاپ
ضد دخترا_پسری بیا2
lovelorn.seven.loxblog.com
ورود پسران مموع
voroOojakeashegh
پارتی خنده
مغازه ی دانلود
تنهای متفاوت
فقط دختر پسراي باحال بيان تو...
همین جوری الکی
طنز ريگان
طنز ريگان
دنیای کامپیوتر
کل کل بیا تو
کرمانشاه-اینجا گیلانغرب است!
ورود پسران ممنوع
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ورود پسران ممنوع و آدرس vorojac.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

misi az shoo ma ha.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 376
بازدید کل : 129205
تعداد مطالب : 52
تعداد نظرات : 278
تعداد آنلاین : 1



Alternative content



سنجش میزان عشق
پورتال آلامتو

ابزار وبلاگنویسی
نويسندگان
vorojac

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 13:54 :: نويسنده : vorojac

bache ha mn dg nemiam..........vase hamishe baye....az nazaraE ham ke dade budin mersi

duste hamishegie shoma haa vorojac khanoom

 
پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 23:12 :: نويسنده : vorojac


۱- اگه آی کیوت در سطح پایین هم باشه همیشه واحد پاس میکنی!

۲- هر موقع اراده کنی با یه ماشین کولر دار میری هر قبرستونی که میخوای !

۳- اگه شبیه بچه کرگدن هم باشی همیشه یه پسر خل و چل پیدا میشه که بهت شماره بده !

۴- بالاخره یه چیزی میتونی بمالی به اون ترکیب که چروکا معلوم نشه !

۵- میتونی به این قضیه افتخار کنی که وقتی میری تو روم چت ، کلی ? asl میفرستن واست !

۶- هر چقدم بد هیکل باشی بازم واست لباس پیدا میشه ! حتی اگه خرس باشی

۷- تو اورکات عکس ننه بزرگتم بزاری همه Add ات میکنن ! از بس که پسرا ....

۸-هیچوقت مثل پسرا مشکوک و تابلو نیستی!

۹- بدون دلیل وبلاگت روزی کلی بازدبد کننده داره !

۱۰- تو ورزشگاه آزادی رات نمیدن وگرنه ممکن بود  زخمی بشی !

۱۱- اگه ماشینت پنچر شد یا بنزین تموم کردی ، مطمثن باش یه نفر پیدا میشه کمکت کنه! 

۱۲-همیشه یکی هست که از دخترا دفاع کنه!

                            ______________________________________________

آمریکا

جنس: پسر

 مکان: شمال اورگان، غرب ولایات المتحده

سن: بین بیست تا بیست و پنج

تحصیلات: فوق لیسانس رشته زیست شناسی، لیسانس بیوشیمی، دانشجوی دکترای میکروبیولوژی


موضوع پایان نامه: تاثیر میکرو ارگانیک های هوازی در محافظت گیاهان شاخه کریپتوناموس در برابر گرمایش جهانی


یک صحنه در حال فعالیت: دراز کشیده روی سینه، پاها باز در حال فیلمبرداری از تغییرات سبزینه یک گیاه 4.5 سانتی متری در اراضی حفاظت شده نوادا
 به مدت 7 ساعت

فعالیت های اجتماعی: عضو انجمن طرفدارن محیط زیست پسر زیر سی سال غرب آمریکا، عضو گروه حامیان طبیعت وحش اورگان، سخنران اجلاس ماهیانه گروه دانشجویان حافظ محیط زیست، عضو انجمن فارغ التحصیلان ارشد زیر سی سال، ، شعار نویس گردهمایی های بزرگ کالیفرنیا
.
 
آخرین باری که یک مجله مد را ورق زد: سه سال پیشوقتی که در اتاق انتظار دفتر یک وکیل زن نشسته بود.

نوع لباس: شلوار جین..کفش کوهنوردی..تی شرت سفید

نوع آرایش موها: ترم سوم دانشگاه فهمید چسب مو چیست!!

قد: یک چهار پایه + 20 سانت

تاثیر وزنی: روی کاپوت بیفتد موتور فکا پایین میاد(رو فرمه)

تعداد اس ام اس دریافتی: روزی سه تا

موضوع قالب اس ام اس: "رسیدی خونه عزیزم؟
"
 

موسیقی مورد علاقه: کانتری
 
 
بیماری یا نارسایی: عطسه زیاد موقع طلوع آفتاب

محتویات داخل کوله: دستمال کاغذی، گوشی موبایل بلک بری، لپ تاپ، دفتر یادداشت، عینک دودی، دو سه تا خودکار، یک هندبوک رفرنس گیاه شناسی.. بلیط مترو

.......

 

ایران : 

جنس: پسر 

مکان: شمال غرب تهران، ایران

سن: بین بیست تا بیست و پنج 

تحصیلات: فوق دیپلم برق شاخه الکترونیک ، دانشجوی لیسانس کامپیوتر شاخه نرم افزار

موضع پایان نامه: تاثیر زبان برنامه نویسی C پلاس پلاس بر روابط دختر و پسر 

یک صحنه در حال فعالیت: دراز کشیده به پشت روی تخت، با خودکار اشعار ترانه جدید امینم روی ساعد دست نوشته می شود.

فعالیت های اجتماعی: تجمع در یک 206 با همکلاسی ها و کل کل دست فرمان با دختری که تویوتا کمری دارد

آخرین باری که یک مجله مد را ورق زد: دیشب، ساعت دوازده و نیم در خانه دانشجویی دوستان و همین الان

نوع لباس: شلوار پلنگی گشاد، تی شرت مشکی با عکس "50 سنت" ، کتانی به سایز 52
 

نوع آرایش: موها به سایزه۱ متر و به تعداد۴ شیوید در حالت عمود. 
 
ابروها: (اصلا ابرویی برای برداشتن نمانده ایشالا واسه ترم جدید تاتو می کنه)
  
 قد:مایکل جکسون منهای 20 سانت

تاثیر وزنی: روی کاپوت ماشین بیفتد
موتور میاد پایین!!(خاک بر سرش

تعداد اس ام اس دریافتی: روزی 167 تا 

موضوع قالب اس ام اس: جغرافیا،، حکومت، لباس، جک، عشق، روابط زن و شوهر، شب، ،سلامت جسمی روحی و کلمات قصار عبدالله خان(تریاک فروش محله)

موضوع جالب روی دست: جای تیغ روی مچ
 
 
موسیقی مورد علاقه: هیوی متال

بیماری یا نارسایی: سوء تغذیه، میگرن مزمن، افسردگی شدید، زخم معده، پوکی استخوان، ریزش مو، عرق کف دست، پرخاشگری

محتویات داخل کوله: کبریت، چاقو، ام پی تری پلیر، گیم دستی پلی استیشن، جزوه دانشگاه،مهره مار، یک اتود، سی دی آهنگ های رضا پیشرو و زدبازی، یک بسته اولترا لایت !A
بقیه اش سانسور شده شرمنده...
__________________________________________________
 
 
 

من همیشه میگم پسرا خیلی اعتماد نفسشون بالاست. میگی نه! نگاه کن:

شنبه

از همون لحظه ای که وارد دانشگاه شدم متوجه نگاه سنگینش شدم.

هر جا می رفتم اونو می دیدم. یک بار که از جلوی هم در اومدیم نزدیک بود به هم بخوریم،صداشو نازک کرد و گفت "ببخشید " ،

من که می دونم منظورش چی بود !!

تازه ساعت 9:30 که داشتم بورد رو می خوندم اومد پشت سرم و شروع به خوندن بورد کرد.

آره می دونم منظورش چی بود !!!

اون می خواد زن من بشه!!

بچه ها می گفتن اسمش مریمه. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون،تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم.

 یک شنبه

امروز ساعت 9 به دانشگاه رفتم.موقع رفتن توی سرویس یه خانمی پشت سرم نشسته بود و با رفیقش می گفتن و می خندیدن.

تازه به من گفت: "ببخشید آقا می شه شیشه پنجرتونو ببندین "

من که می دونستم منظورش چی بود !!

اسمش رو می دونستم اسمش نرگسه.

مثله روز معلوم بود که با این خندیدن می خواد دل منو نرم کنه که بگیرمش،راستش منم از اون بدم نمی آد.

از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون،تصمیم گرفتم با نرگس هم ازدواج کنم.

 دو شنبه

امروز به محض این که وارد دانشگاه شدم رفتم سر کلاس.

بعد از کلاس یکی از همکلاسیام جزوه منو ازم خواست.

من که میدونم منظورش چی بود!! حتما مینا هم  علاقه داره با من ازدواج کنه . راستش منم از اون بدم نمی آد.

راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با مینا هم ازدواج کنم.

 سه شنبه

امروز اصلا روز خوبی نبود،نه از مریم خبری بود نه از نرگس نه از مینا.

فقط یکی از من پرسید "ببخشید آقا امور دانشجویی کجاست؟ "

من که می دونم منظورش چیه!! ولی تصمیم نگرفتم باهاش ازدواج کنم چون کیفش آبی رنگ بود ،حتما استقلالیه !!

وقتی جریان رو به دوستم گفتم ،به من گفت: "ای بابا بدبخت منظوری نداشته "

ولی من می دونم،رفیقم به ارتباطات بالای من به دخترا حسودیش می شه !

حالا به کوری چشم اونم شده هر جور شده با این یکی هم ازدواج می کنم !!!

چهار شنبه

امروز وقتی داشتم وارد سلف می شدم یک مرتبه متوجه شدم که از دانشگاه  آزاد ساوه به دانشگاه ما اردو اومدن.

یکی از دخترای اردو از من پرسید "ببخشید آقا دانشکده پرستاری کجاست؟ "

من که می دونستم منظورش چیه!!!

اما توی کار درستی خودم موندم که چه طور این دختر ساوجی هم منو شناخته و به من علاقه پیدا کرده ،حیف که اسمش رو نفهمیدم.

از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم هر طور شده پیداش کنم  و باهاش ازدواج کنم،طفلکی گناه داره از عشق من پیر  بشه !!

 پنج شنبه

یکی از دوستای هم دانشکده ایم بنام احمد منو به تریا دعوت کرد .

من که می دونستم از این نوشابه خریدن منظورش چیه!!

می خواد من بی خیال مینا بشم،راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون ،عمرا اگه قبول کنم.

 جمعه

امروز صبح در خواب شیرینی بودم و داشتم خواب عروسی بزرگ خودم رو می دیدم ،عجب شکوه و عظمتی بود.

داشتم انگشتم رو توی کاسه عسل فرو می کردم که...

مادرم از خواب بیدارم کرد و گفت برم چند تا نون بگیرم.

وقتی توی صف نونوایی بودم دختر خانمی از من پرسید "ببخشید آقا صف دو تایی ها کدومه؟ "

من که می دونستم منظورش چی بود ،ما عمرا باهاش ازدواج کنم .

از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون ،من از دختری که  نونوایی بیاد خیلی خوشم نمی آد.

 شنبه

امروز صبح زود از خواب بیدار شدم ،صبحونه مو خوردم،اومدم راه بیفتم که مادرم گفت:نمی خواد دانشگاه بری ،امروز جواب نوار مغزیت آماده ست،برو از بیمارستان بگیرش!!

راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون مردم می گن:من مشکل روانی دارم!!!

اما من که می دونم منظورشون چیه !!!!

خدا آخر وعاقبت پسرا رو بخیر کنه!

                                    _______________________

_ترجمه ی ابراز علاقه ی پسرها!!!!!!!!!!

 
دروغهاي پسران به دختران

دروغ هاي متداول برخي پسران به دختران همراه با معاني آنها(طنز)

 

دروغ: بعدا" باهات تماس مي گيرم

 

معني: ديگه هيچ وقت منو نمي بيني

 

دروغ: تو قسمتي از وجود مني- نمي دوني تا چه اندازه دوستت دارم

 

معني: تو براي من به اندازه کافي زيبا، باهوش و پولدار نيستي ميزارمت کنار

 

دروغ: اون دختر هيچ تيريپي با من نداره - ما فقط دوست معمولي هستيم

 

معني: عاشقشم

 

دروغ: من ترو براي وجود خودت دوست دارم

 

معني: من فقط دنبال ارتباط جنسی هستم

 

دروغ: آخر اين هفته با دوستام داريم ميريم کوه

 

معني: داريم ميريم دختر بازي.

 

دروغ: مي توني 5 هزار تومن بهم قرض بدي؟ تا آخر هفته بهت برميگردونم

معني: پولتو ببوس و باهاش خداحافظي کن.

اين هم شايد بزرگترين دروغي باشد که تا بحال گفته شده:

دروغ: قول ميدم تا زمانيکه مرگ مارو از هم جدا نکرده عاشقت باشم، باهات صادق باشم و ازت نگهداري کنم

معني: ازت ميخوام لباسامو بشوري، خونمو تميز کني، غذا برام بپزي، وقتي مريض ميشم ازم پرستاري کني، از بچه هام مراقبت کني، به دوستام و خانوادم سرويس بدي . هر وقت بخوام ميرم با دوستام و دختراي ديگه گردش، هيچوقت پول بهت نمي دم و هيچ کلمه خوشحال کننده اي بهت نخواهم گفت و هيچ کاري که براي تو جالب باشه انجام نخواهم داد!

______________________________________

______________________________

 

 

 

 
پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 22:54 :: نويسنده : vorojac

 

ღ پســرا ورود ممنــوع ღ

امان از دست پسرا

سلام به همه ی دوستای گلم خوبید؟5071ec83d2f1add7595a992e825f2300.gif

مارو نمیبینید خوشحالید؟ 


تا حالا به این موضوع فکر کردید که آیا پسرا دوست داشتنی هستن یا دخترا؟

جواب این سوال خیلی آسونه .....129fs370785.gif


میگی نه؟؟؟  نگاه کن !!!


چتر حمایت او را احساس میکنی زمانی که خواهر توست

هیجان و عشق او را احساس میکنی زمانی که عاشق توست

از خود گذشتگی او را احساس میکنی زمانی که همسر توست

پرستش و ایثار او را احساس میکنی زمانی که مادر توست

دعای خیر او را احساس میکنی زمانی که مادر بزرگ توست

او همیشه استقامت دارد

قلب او بسیار ظریف و شکننده است

بسیار شوخ و شیطان

بسیار فریبا

بسیار بخشنده

بسیار خوش آهنگ

او یک زن است

او یک زندگی است

به او احترام بگذار و به او عشق بورز

4lqqtqv.gif



سلام به همه ی دوستای گلم

خوبید؟ 

آقا پسرا ما نیستیم خوشحالید؟

دختر خانمهای گل چطورند ؟

 

میگی نه؟؟ نگاه کن !!

 

فرق یه پسر با دختر چیه ؟؟!!


وقتی یک دختر حرفی نمیزند میلیونها فکر در سرش می گذرد

وقتی یک دختر بحث نمیکند عمیقا مشغول فکر کردن است

وقتی یک دختربا چشمانی پر از سوال به تو نگاه میکند یعنی نمی داند تو تا چند وقت دیگر با او خواهی بود

وقتی یک دختر بعد از چند لحظه در جواب احوالپرسی تو می گوید: خوبم یعنی اصلا حال خوبی ندارد

وقتی یک دختر به تو خیره می شود شگفت زده شده که به چه دلیل دروغ می گویی

وقتی یک دختر سرش را روی سینه تو می گذارد آرزو می کند برای همیشه مال او باشی

وقتی یک دختر هر روز به تو زنگ میزند توجه تو را طلب می کند

وقتی یک دختر هر روز برای تو [اس ام اس] می فرستد یعنی میخواهد تو اقلا یک بار جوابش را بدهی

وقتی یک دختر به تو می گوید دوستت دارم یعنی واقعا دوستت دارد

وقتی یک دختر اعتراف می کند که بدون تونمی تواند زندگی کند یعنی تصمیم گرفته که تو تمام آینده اش باشی

وقتی یک دختر می گوید دلش برایت تنگ شده هیچ کسی در دنیا بیشتر از او دلتنگ تو نیست


و امــــــــــا
.....

وقتی یک پسر حرفی نمی زند حرفی برای گفتن ندارد

وقتی یک پسر بحث نمی کند حال وحوصله بحث کردن ندارد

وقتی یک پسر با چشمانی پر از سوال به تو نگاه می کند یعنی واقعا گیج شده است

وقتی یک پسر پس از چند لحظه در جواب احوالپرسی تومی گوید: خوبم یعنی واقعا حالش خوبه

وقتی یک پسر به تو خیره می شود دو حالت داره یا شگفت زده است یا عصبانی

وقتی یک پسر هر روز به تو زنگ میزند او با تو مدت زیادی حرف می زند که توجه ات را جلب کند

وقتی یک پسر هرروز برای تو [اس ا م اس] می فرستد بدون که برای همه "فوروارد" کرده

وقتی یک پسر به تو میگوید دوستت دارم دفعه اولش نیست (آخرش هم نخواهد بود)

وقتی یک پسر اعتراف می کند که بدون تو نمی تواند زندگی کند تصمیم شو گرفته که تورو اقلا واسه یه هفته داشته باشه


پی نوشت :

دخترای گل قدر قلب و روح لطیف خودتون رو بدونید قلب پسرا ظرفیت مهربونی های شما رو نداره

__________________________________________

_________________________________

 

 

 

سلاممممممممم به همه ی دوستای گلم


بریم یکراست سر اصل مطلب

امروز گفتیم به جای سر به سر گذاشتن پسرا یه کم از مشکلاتشون بگیم

 

میگی نه؟؟؟ نگاه کن !!!

 

میدونید چیه بعضی وقتا دلم برای این پسرا میسوزه .. میدونید چرا؟ نمیدونید؟

آخه بیچاره ها باید برن سربازی دورکلاشون قرمزی.....

وای خدا فکر کن 2 سال از بهترین عمرتو باید بری سربازی .. من که تصورشم برام سخته

همیشه این پسرا از سربازی رفتن گلایه میکنن.. واقعا دل شما براشون کباب نمیشه ..

آخی طفلکیا ...  اشک آدم در میاد .....

اینم عکس یه برگه معافیت سربازی

 

 

 



بعضی وقتا یه چیزایی میبینیم با میخونیم که خیلی تعجب میکنیم

چند وقته پیش مطلبی خوندم برام خیلی جالب بود

نوشته بود که :پسر ۷ ساله ایرانی جوانترین مورد ثبت شده خودکشی در جهان هست

این پسرا خیلی جالب هستن مگه نه؟ از بچگی باعث دردسر هستن

یکی دیگه از مشکلات پسرا اینه خیلی زود جو زده میشن

بنا بر گزارش سایت مدیکال نیوز ، اخیرا یک پسر ۷ ساله ایرانی

پس از مشاهده صحنه دار زدن در یک فیلم سینمائی، اقدام به حلق آویز نمودن خود نموده.

نگاهی کوتاه به تاریخچه خودکشی نشان میدهد که این پسر خردسال،

 جوانترین قربانی خود کشی در گزارشهای ثبت شده خودکشی است.

 کارشناسان در معرض دید قرار گرفتن در مقابل رفتار انتحاری و یا صحنه خودکشی،

حتی اگر خیالی و ساختگی باشد را عامل مهمی میدانند که

باعث میشود تا کودکان با تقلید طوطی وار از این عمل، ناخودآگاه بکام مرگ فرو بروند.

شرح دقیق ماجرا که در مجله کیس جورنال نیز منتشر شده نشان میدهد

 که چگونه مادر این پسر ۷ ساله وی را در اتاقش

 در حالت نیمه اغماء بروی زمین در حالیکه

ملافه ای پاره دور گردنش پیچیده شده بود یافته است.

از قرار معلوم این پسر این عمل را در فیلمی که آنروز عصر

 در فیلمی که طی آن ۴ سرباز پیش از آنکه نجات داده شوند،

 بدار آویخته میشوند، یاد گرفته است.

گزارش می گوید که این پسر پس از آنکه بسرعت به بیمارستان انتقال پیدا کرد ،

بطرز معجزه آسائی از مرگ نجات یافت.

سوابق بهداشتی این پسر فاقد هیچگونه نشان دال بر افسردگی یا مشکلات رفتاریست.

 سابقه خودکشی نیز در خانواده این پسر وجود ندارد.

 

ای بابا این کارا چیه آقا پسرا

 

 

 
یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 22:21 :: نويسنده : vorojac

دوست پسر گرفتن خوبه؟چرا؟

دوست دختر گرقن خوبه؟چرا؟

عمق رابطه باید چه قدر باشه؟

برام  نظراتتون رو بزارین.ممنون

وروجک جووووووووووووووووون

 
یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : vorojac

 

 

پسر ایرونی تا وقتی سه سالش بشه دوست نداره هیچکس بغلش کنه.وقتی یه زن یا یه دختر ماچش می کنه گونه هاش قرمز می شه و خجالت می کشه ، ولی با رسیدن به سن چهار سالگی ذات پلید پسر ایرونی شروع به خودنمایی می کنه . مرتب خودشو به بهونه های مختلف می ندازه تو بغل زنها و دخترا . دنبال یه بهونه س که یه دخترو بوس کنه یا یه زن بوسش کنه .
به شیش سالگی که می رسه دیگه نمی ذاره باباش حمومش کنه . برعکس سعی می کنه خودشو به مادرش بچسبونه ، بلکه با خودش ببردش حموم .

به سن ده سالگی که می رسه شروع می کنه استفاده از ژیلت یازده بار استفاده شده باباش . هی این ژیلتو می کشه رو صورتشو کیف می کنه که مرد شده .
دوازده سالش که شد نمی دونه چرا دلش می خواد با دخترای فامیل بازی کنه .
سیزده چهارده سالش که شد فکر میکنه خیلی خوش تیپه . خیال می کنه مامانش اونو از روی مدل "آلن دلون" زائیده . مرتب تو خیابون راه می ره و دخترا رو نگاه می کنه و کم کم با بالاتر رفتن سن ، کمرش پایین تر میاد و دکمه یقه پیرهنش به سگک کمربندش نزدیک تر می شه(نکته کنکوری) .
شونزده هفده سالگی دیگه یه چیزایی یاد گرفته . می دونه واسه بیرون رفتن باید لباس عجیب بپوشه . مثلا یه پیرهن نارنجی که رو سینه ش عکس یه جمجمه س می پوشه . رو کمرش نوشته :
Just do it! (نکته فوق کنکوری) . وای وای وای... (این قسمت حذف شده و تو کنکور نمیاد)
دیگه همین دیگه . آها... با بچه ها که می ره بیرون اسمش عوض می شه ، مثلا اگه اسمش سعید یا علی یا احمد یا جواد باشه تبدیل می شه به : دیوید ، جک ، زاپاس ، تمساح ، سرنتی پیتی ، حامی بچه ها(به یاد دایی احمد) ، خرچنگ ، یا بی بی...این قسمتم سانسور شده تو کنکور نمیاد
هجده نوزده سالگی می فهمه یه جایی به اسم پاتوق وجود داره که با رفقا توش جمع بشن . وای به حال اون دختر بدبختی که از کنار پاتوق رد بشه . بلایی سر دختره میاره که ......کم کم یاد می گیره که دختر یعنی جنس لطیف . نباید مث تاتارا طرفش رفت . باید طوری با لطافت رفت طرفش که نفهمه می خوای گازش بگیری . باید با ملایمت رفت جلو و مشکوک . فکر می کنه اگه خودشو آرایش کنه دخترپسند می شه . پس اول از همه موهاشو بلند می کنه . بعد یا موهاشو "فر شیش ماهه" می کنه یا "گلت" می زنه . بعدشم یه دمب اسبی و... تمام . دخترکش شد اروای عمه اش.

 

سلام بعداز مدت ها! دلم خیلی واستون تنگ شده بود.

خیلی وقت بود آپ نکرده بودم!نمی دونم چی بنویسم.ای خدا چرا هیچی به ذهنم نمی رسه؟البته چرت و پرت های بعضیارو خوندم اعصابم خرد شد.آخه 1 آدم چه قدر باید بی شعور باشه که این مزخرفاتو بگه.واقعا اعصابم خرد شد.

واقعا پسرا تا ضایع می شن دهنشونو باز می کننو شخصیت مزخرف و بی فرهنگشونو نشون می دن.

 

 

 

_______________________________________________________________

 چندخصوصیات پسرهای ایرانی اس مخ!!!!!

 

 

 1- چشماشون بيشتر از عقلشون كار مي كنه. (اگه دیدین یه پسری ذل زده بهتون وداره میخنده اخماتونو بکنین توهم وآدم هم حسابش نکنین!)

 2- تا يه دختر خوشگل مي بينن مثل جوجه راه مي افتن دنبالش.

۴-هرکی تو خیابون بهتون گفت شماره بدم شماره رو ازش بگیرین وخیلی جدی بهش بگین حتما باهاتون تماس می گیرم بعد جلو چشمش شماره روپاره  کنین!

 3- چشمك جزو تيك عصبيشونه.

 5- اگه يه روز متلك نگن زبونشون کنده میشه!!!!!!!!

6- دوستت دارم جزو حرفاي روز مرشونه

7- خسیس ترین وپرتوقع ترین موجودات روی زمین!(ماشالا طرف پول تاکسی هم نمیده چه برسه دختره رو ببره کافی شاپ)

 8- مي خوان دختره فقط مال خودشون باشه و خودشون مال همه

بای!

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

 

 
شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 22:24 :: نويسنده : vorojac

 

چندبار برایتان پیش آمده که موضوع مهمی را فراموش کرده و همین امر باعث شده که دیگران شما را سرزنش بکنند؟ مطمئنا همه ما اگر تصمیم داشته باشیم که موضوع مهمی را فراموش نکنیم، آن را یادداشت کرده و حتی به دیگران سفارش می کنیم که به ما یادآوری نمایند.

 

 

 

اما امروز با زنی آشنا می شویم که حافظه خارق العاده ای دارد. اتفاقاتی که حتی بیش از ۲۰سال پیش رخ داده اند و کمتر کسی جزئیات خاصی از آن را بیاد دارد اما این زن می تواند تمام جزئیات را به یاد آورد!

 

 

یک زن متاهل ۴۰ساله با حافظه ای شگفت انگیز که همه چیز را میتواند به راحتی به خاطر بیاورد.

مک گاگ (McGaugh) و دیگر محققین و همکارانش لری کهیل (Larry Cahill) و الیزابت پارکر (Elizabeth Parker) مشغول تحقیق در مورد موضوع فوق العادعجیب شخصی هستند که حافظه اش بدون توقف، خارج از اراده و بطور خودکار، می تواند تمام خاطرات شخصی و حتی بیشمار اتفاقات عمومی را به یاد آورد.

 

اگر شما یک روز معین را بطور تصادفی از بین ۲۵سال گذشت انتخاب کنید و از این زن در مورد آن روز بپرسید، او خواهد توانست تمام جزئیات و اتفاقات آن روز خاص و حتی هر خبری که برایش جالب بوده است را برای شما بازگو و آن را کامل بیان کند.

او حتی می تواند به شما بگوید که آن روز خاص کدام یک از روزهای هفته بوده و شرایط آب و هوا در آن روز چگونه بوده است.

این زن۴۰ساله تمام اطلاعات شخصی‌اش محرمانه است و با کدی به نام AJ شناخته می شود.

   

افرین به این دخمل ناناز

منبع:www.alamto.com

 
دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, :: 22:9 :: نويسنده : vorojac

 مردهااااااااااا

 

 

 دیگه گذشت اون زمون که روزمین مردی بود...

 

ادامه ی این شعر به عهده شما دوست عزیزه.به بهترین شعر جوایز ارزنده ای از قبیل

یکسال استفاده ی رایگان از شیر اب اشپز خونه

۶ماه استفاده از اینترنت خونتون

و...

هزاران جوایز بیخود ببخشید یعنی ارزنده دیگر از طرف گروه untiboyدریافت خواهید کرد.     

     


 
 

 

 

 

پسری که به دنیا می آید سه حالت ممکن است داشته باشد :

1- دیوانه باشد ، ( غیر انسان ) .

2- کر یا کور مادر زاد باشد ، ( نیمه انسان ) .

3- بدون نقص در حواس باشد ، ( انسان !!!) . (عمرا!!!)

 

 

 

 

 

 

  

المپیک پسر هارسید ۱)مخ زدن دختر بسیجی در ۱۰ ثانیه ۲)تحمل کردن و از حال نرفتن در مقابل ۲۰ دختر سمج ۳)دویدن در حیاط مدرسه دخترانه بدون نگاه کردن به اطراف ۴)رقابت با دختران در رشته چونه زنی وپر حرفی وپشت مبایل یا تلفن ۵)ناز کشی ۳ دختر به طور همزمان مطلب دیگه اش: اگر پسرا نبودن؟ ۱)اگر پسرا نبودن کی مامان رو دق می داد؟ ۲)اگر پسرا نبودن کی خونه رو می کرد باغ وحش؟ ۳)اگر پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کی ضایع میکرد؟ ۴)اگر پسرا نبودن دخترا به کی میخندیدن؟ ۵)اگر پسرا دخترا کیو سر کار می ذاشتن؟ ۶)اگر پسرا نبودن دخترا کیو تیغ میزدن؟ ۷)اگر پسرا نبودن تو کلاس کی میرفت کج می اورد؟ ۸)اگر پسرا نبودن کی نمره هاش همیشه تک بود؟ ۹)اگر پسرا نبودن دخترا اوقات فراغت نداشتن؟

 

1- چشماشون بيشتر از عقلشون كار مي كنه.

(اگه دیدین یه پسری ذل زده بهتون وداره میخنده اخماتونو بکنین توهم وآدم هم حسابش نکنین!)

 2- تا يه دختر خوشگل مي بينن مثل جوجه راه مي افتن دنبالش.

۴-هرکی تو خیابون بهتون گفت شماره بدم شماره رو ازش بگیرین وخیلی جدی بهش بگین حتما باهاتون تماس می گیرم بعد جلو چشمش شماره روپاره  کنین!

 3- چشمك جزو تيك عصبيشونه.

 5- اگه يه روز متلك نگن زبونشون کنده میشه!!!!!!!!

6- دوستت دارم جزو حرفاي روز مرشونه

7- خسیس ترین وپرتوقع ترین موجودات روی زمین!(ماشالا طرف پول تاکسی هم نمیده چه برسه دختره رو ببره کافی شاپ)

 8- مي خوان دختره فقط مال خودشون باشه و خودشون مال همه

 
دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, :: 21:41 :: نويسنده : vorojac

 سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به همه بعد از کلی وقت ی آپ داریم این مدت که نبودیما دوباره جبران میکنم 

 
یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : vorojac

 اینم از ماشین من:        

 

خوشگله؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 
جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, :: 23:21 :: نويسنده : vorojac

روی نقاط رنگی روی بینی در عکس تمرکز کنید ، تا ۳۰ بشمارید

حالا به دیوار یا سقف سفید رنگ یا هر جایی که سفید یکدست باشد نگاه کنید

و شروع به پلک زدن کنید.

(پیشنهاد من اینه که یه تب جدید باز کنید صفحه سفید میاد ، حالا چشمک بزنید)

تبریک! شما فقط بامغزتان یک نگاتیو را ظاهر کردید!

(خودم که تست کردم تصویر یک بازیگر هندی هستش)

 

 

 

 
جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, :: 23:10 :: نويسنده : vorojac

 یک واقعیت :

ﻭﻗﺘﻲ ﺑﭽﻪ ﺍﻱ ﺑه دنیا ﻣﻴﺎﺩ

 

ﻫﻤﻪ ﺟﻤﻊ می شن میگن:

 

ﭼﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻴﻪ ﭼﻪ ﺧﻨﺪهﻫﺎﺵ ﻣﺎﻣﺎﻧﻴﻪ ﻟﺒﺎﺷﻮ ﭼﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻴﻪ ﻭ . . .

اما ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎیی ﺧﺒﺮﻱ ﻧﻴﺴﺖ

ﻛﻲ ﻳﺎﺩ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﻴﻔﺘﻦ !؟

ﻭﻗﺘﻲ ﭘﻮﺷﻚ ﺑﭽﻪ رو ﺑﺎﺯ می کنن

میگن: ﺍﻱ ﺑﺎﺑﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﻳﺪﻩ !

.

 
جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, :: 12:26 :: نويسنده : vorojac

  کلی عکس دختروونه گذاشتم 

برید ببننید و لذت ببرید

وروجک خانوم


 
 
 
 
 
 
 
 
 
نظر يادتون نره دوست جونياي خودم......فعلا باي!!!

 

 
یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 22:38 :: نويسنده : vorojac

 یک خبر مهم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!                             یک خبر مهم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

برای وبم نویسنده دنبال یک نویسنده ی خوب میگردم..

هر کی می خواد بهم بگه.

 
یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 21:24 :: نويسنده : vorojac

 8 صبح: تو رخت خواب….. 

9 صبح: يکم وول ميخوره يه لنگه از پاشو از زير پتو ميده بيرون کفش هاي مارک دارش هنوز پاشه از پارتي ديشب 

اومده زحمت در آوردنشم نکشيده…. 

10 صبح: مامان در و باز ميکنه ميبينه پسرش خوابه (الهي مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کاراي پايان نامه اش رو ميديده گناه داره صداش نکنم يکم ديگه بخوابه!) 

11 صبح : از جا ميپره سمت دستشويي………… .(اگه نه که باز خوابه) 

12 صبح يا ظهر: موبايلشو ميبينه 99 تا تماس از دست رفته 199 تا اس ام اس سرش گيج ميره سونيا – رزا- سارا-بهناز -نازي-ژيلا- الناز- بيتا و………اقدس و شوکت هم آخرياشن اوه باز زنگ ميخوره؟ سايلنت بهترين راه حله! 

ميشه يه ساعت ديگه هم خوابيد! 

1 ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم علي جان بيدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف مي کنيا! خوشگلم مامانت قربونه ابروهاي شمشيريت بره ….علي جاااااان عللللللللللللي (پتو رو ميکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو ديگه پرتش ميکنه 

2 ظهر:ماماااااااااااااان …..ناهار 

3 ظهر:مامااااان جورابام کو؟ 

4عصر: مامااااااااااان ….سوييچ؟؟ 

5 عصر: اولين اتو…(مسافرکشي صلواتي پسرا بيشتر برا ثوابش اين عمل انسان دوستانه رو انجام ميدن) 

6 عصر:به دستور مامان ميره دنبال آبجي کوچيکه کلاس زبان البته اين کار هم فقط از روي علاقه به خواهر انجام ميده نه براي ديد زني. چشم ها مثل چراغ پليس ميگرده که کسي از قلم نيوفته البته اين کار هم براي نظارت وحس انسان دوستي انجام ميده و فقط کافيه يک پسر 10 ساله بياد بيرون از کلاس، خواهر پشت کنکوريشو خفه ميکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم اين همه کلاس حتما بايد بياي اينجا! حالا باشه خونه حسابتو ميرسم. به ليدا بگو بياد برسونيمش دير وقته زشته.. 

(داداش آخه اون که خونه اش 2ساعت با ما فاصله است…( امان از اين خواهر ها که درد برادراشونو نمي فهمن نمي دونن برادر شون بيچاره کمک و امدادِ…) 

7 عصر: ليدا خانم شما تشنه تون نيست؟آبجي تو چي؟ با يه آب زرشک چطورين؟ 

( زود خودش ميخوره دوتا هم مياره ميده به خواهرش و ليدا جون سريع راه ميوفته يه ترمز شديد که ليدا جان نيازمند به دستمال کاغذي علي آقا هم که نقشه اش گرفت دستمال حاوي شماره موبايل رو تقديم ميکنه ….) با يه عالمه شرمندگي ليدا که خشکش زده ترجيح ميده با مانتوش پاک کنه … 

8 غروب: دم خونه ليدا و لحظه فراق ….چه زود دير مي شود….!!! 


9 شب: آقا اين خانم برسونين به اين آدرس با آژانس خواهرو پيچوند….. 

10شب: يه مهموني کوچيک طرفاي کامرانيه خيلي خلوت فقط از دور شبيه تظاهرات ميمونه… 

2شب: مادر کجا بودي؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر براي پاايان نامه ات زحمت ميکشي ديگه جون نمونده برات بيا يه لقمه غذا بخور جون بگيري؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو ميشه (مادر: الهي مادرت بميره باز بي غذا خوابيد خدا لعنت کنه هر چي دانشگاه بچه هاي مردم اسيرن برا يه درس هر شب تحقيق!!!
)


 

 
شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 20:27 :: نويسنده : vorojac

 

 

 

 

                            

manba:www.top5.loxblog.net

 

 
شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 20:13 :: نويسنده : vorojac

 

==================================

==================================

=================================

================================

=================================

=================================

===================================

 manba:www.top5.loxblog.net

 

 
جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, :: 1:34 :: نويسنده : vorojac

خیلی ها از نظر سنجی قبلی خوششون نیومد امیدوارم از این خوششون بیاد مخصوصا آقایX و آقای Y(اسمشون رو نگم بهتره.بی آبرو میشن آخه.) 

 
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:, :: 21:20 :: نويسنده : vorojac

 

 

مدتها اين بحث داغ بوده كه كامپيوتر دختره يا پسر؟

: خلاصه راي گيري ميكنن و يه نتايجي به اين شكل به دست مياد :


: دخترها گفتند كامپيوتر مذكره ! به اين دلايل

 

!وقتي بهش عادت ميكنيم؛ فكر ميكنيم بدون اون نميتونيم كاري بكنيم  ۱ 


!با اونكه اطلاعات زيادي دارند ؛نادونن!بدون برنامه آماده هيچ كاري نميكنن ۲
 

!قراره مشكلات رو حل كنن ؛اما اغلب مشكل خودشونن ۳

 

!همين كه بهشون عادت ميكنيم ؛ كاراييشونو از دست ميدن ۴

 

!! نگاه كردن به هیستوری شون معمولا باعث ميشه شاخ دربياريم ۵


 : پسرها گفتند كامپيوتر مونثه! به اين دلايل

 

!به غير از خالقشون كسي از منطق درونيشون سر در نمياره ۱
 


! فهميدن زبونشون مستلزم سالها رنج بردن و تلاش كردنه ۲
 

!وقتي با هزار زحمت زبونشونو ياد ميگيريم تازه ميفهميم يه زبون جديد اومده ۳

 

!!!همين كه پايبندش بشيم بايد همه پولمونو خرج خريد لوازم جانبيش كنيم ۴
 

!!دائم بايد آپدیتشون كنيم وگرنه كاراييشونو از دست ميدن ۵


 


 
سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:, :: 13:46 :: نويسنده : vorojac

 

دختر زیبا و پیرمرد طمع کار

 

کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت : اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه
سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما
اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

 

 

این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت.

 

دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت !

سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.

تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید ؟ چه توصیه ای برای آن دختر داشتید ؟

اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد :

۱ـ دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.

۲ـ هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.

۳ـ یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد و با پیرمرد ازدواج کند تا پدرش به زندان نیفتد.

لحظه ای به این شرایط فکر کنید. هدف این حکایت ارزیابی تفاوت بین تفکر منطقی و تفکری است که اصطلاحا جنبی نامیده می شود. معضل این دختر جوان را نمی توان با تفکر منطقی حل کرد.

به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید، اگر شما بودید چه کار می کردید ؟!

و این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد :

دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.

در همین لحظه دخترک گفت : آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم ! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است… .

و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است.
نتیجه ای که ۱۰۰ درصد به نفع آنها بود.

نتیجه داستان:

۱ـ همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.

۲ـ این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه خوب به مسایل نگاه نمی کنیم.

 

۳ـ زندگی شما می تواند سرشار از افکار و ایده های مثبت و تصمیم های عاقلانه باشد.

..منبع: 1number1.loxblog.i

 

 
سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:, :: 13:18 :: نويسنده : vorojac

سلام خوبین؟؟؟؟؟ جه خبرا؟ بچه ها واقعا از نظراتی که میزارین ممنونم .من رو خوشحال میکنید.

اینم برای کسانی که ازوبم خوششون میاد و تند تند سر میزنن.

 

 
چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, :: 21:24 :: نويسنده : vorojac

 30  ثانیه به ستاره ای که روی بینی دختر تو  این عکس هست نگاه کنید بعد به یک دیوار سفید نگاه کند و تند تند پلک بزنید حالا.............

 
دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, :: 19:17 :: نويسنده : vorojac

*امروز تولد دوستم مژده است خواستم از همین جا بهش تبریک بگم.*

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

تولدت مبارک

 
جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, :: 23:11 :: نويسنده : vorojac
 

 

 

یا درس نمی خونن یا وقتی می خوان بخونن باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد كه شب امتحانه ... یه كم كه درس خوندن یه موردی پیش میاد و بهش خیره می شن و به یه چیزی فكر می كنن بعد انگار كه درس خوندن بلند میشن میرن استراحت می كنن بعد از یك ساعت استراحت دوباره میرن میشینن فكر می كنن .
وقتی فكرشون تموم شد كتاب رو ورق میزنن یه كم براندازش میكنن وزنش می كنن استخاره می كنن برای خودشون تقسیمش می كنن میگن تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت كنن . حین استراحت حسشون تموم میشه حال ندارن برن بخونن ولی چون می دونن فردا امتحان دارن پا میشن میرن سر كتابشون. همینجور كه می خونن هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فكر می كنن( لازم به ذكر است كه هیچ وقت در هیچ موقعیتی فكر نمی كنن فقط موقع درس خوندن فكرشون میاد بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینن خیلی دیر شده .دوباره میرن درس بخونن این بار می خونن یه چیزایی هم یاد میگیرن ولی چیزایی كه یاد نمی گیرن رو میذارن كه فردا از دوستاشون بپرسن یه كم به معلمشون فحش میدن می گن اینارو درس نداده خلاصه آخرش نمیرسن كتاب رو تموم كنن فردا میرن میبینن كه دوستاشون یه چیزایی می گن كه تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خط خطی میشه اونایی هم كه خونده بودن یادشون میره به همین سادگی.

 

 

نظـــــــــــــــــــر يادتون نره 

منبع:david villa

 
جمعه 14 بهمن 1390برچسب:, :: 23:0 :: نويسنده : vorojac

 

 

 

پاسخهای جالب این دانش اموز دختر باعث شد تا نمره صفر نگیرد. سوال ها و جوابها را بخوانید.
دمش گرم.

درکدام جنگ ناپلئون مرد؟
در اخرین جنگش
 
اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟
در پایین صفحه

چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتنی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟
زمین بتنی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد
 
علت اصلی طلاق چیست؟
ازدواج
 
علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟
امتحانات

چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟
نهار و شام

چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟
نیمه دیگر ان سیب
 
اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟
خیس خواهد شد

یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟
مشکلی نیست شبها می خوابد

چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟
شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد

اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید کلا چه خوهید داشت؟
دستهای خیلی بزرگ
 
اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟
هیچ چی چون دیوار قبلا ساخته شده!!!‬
-----------------------------------------------------------------------------------------------

 

 
دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, :: 23:12 :: نويسنده : vorojac

 بچه ها دم مدرسمون مدیرمون پلیس گذاشته.هم صبح ها هم ظهر  ها.......

نظرتون رو بهم بگین.باشه؟؟؟؟؟؟بگین کار خوبیه یا نه؟

 
یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 20:54 :: نويسنده : vorojac

خیلی ها از من پرسیدن چرا از پسرا متنفری؟(مخوصا" پسرا)

من در جواب تمام کسایی که ازم این سوال رو پرسیدن باید بگم که: من به خاطر این از پسرا متنفرم که خیلی از دوستام داشتن به خاطر پسری که دوستشون داشتن  بعد ولشون کردن زندگیشون رو از دست میدادن.یعنی داشتن خود کشی میکردن.

حالا من می خوام با درست کردن این وبلاگ از تمام اون پسرا انتقام بگیرم.

وحالادوتا پیشنهاد به دخترا دارم:

1.با هیچ پسری دوست نشن.مگر اون پسر رو مثل کف دستشون بشناسن.(البته هیچ پسری رو نمیشه شناخت)

2.هیچ پسری ارزش اشک دخترا رو نداره.

امید وارم جوابتون رو گرفته باشین....وروجک خانم

 
شنبه 8 بهمن 1398برچسب:, :: 18:33 :: نويسنده : vorojac


 
جمعه 7 بهمن 1390برچسب:, :: 14:49 :: نويسنده : vorojac

, 

 

 
جمعه 7 بهمن 1390برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : vorojac

نظـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر یادتون نره!!!!! 

 
پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, :: 19:42 :: نويسنده : vorojac

 دخترای گل الان یک چیز جالب خوندم.گفتم برای شما هم بزارم شاید خوشتون بیاد!

 

داستان دختری که....................

همسرم با صدای بلندی کفت : تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشه بیای و به دختر جونت بگی غذاشو بخوره؟

روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم.

تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود.

ظرفی پر از شیر برنج در مقابلش قرار داشت.

آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود.

گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟

فقط بخاطر بابا عزیزم. آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت:


باشه بابا، می خورم، نه فقط چند قاشق، همه شو می خوردم. ولی شما باید…. آوا مکث کرد.

بابا، اگر من تمام این شیر برنج رو بخورم، هرچی خواستم بهم میدی؟

دست کوچک دخترم رو که بطرف من دراز شده بود گرفتم و گفتم، قول میدم. بعد باهاش دست دادم و تعهد کردم.

ناگهان مضطرب شدم. گفتم، آوا، عزیزم، نباید برای خریدن کامپیوتر یا یک چیز گران قیمت اصرار کنی.
بابا از اینجور پولها نداره. باشه؟

نه بابا. من هیچ چیز گران قیمتی نمی خوام.

و با حالتی دردناک تمام شیربرنج رو فرو داد.

در سکوت از دست همسرم و مادرم که بچه رو وادار به خوردن چیزی که دوست نداشت کرده بودن
عصبانی بودم.

وقتی غذا تمام شد آوا نزد من آمد. انتظار در چشمانش موج میزد.

همه ما به او توجه کرده بودیم. آوا گفت، من می خوام سرمو تیغ بندازم. همین یکشنبه.

تقاضای او همین بود.

همسرم جیغ زد و گفت: وحشتناکه. یک دختر بچه سرشو تیغ بندازه؟ غیرممکنه. نه در خانواده ما. و مادرم با صدای گوشخراشش گفت، فرهنگ ما با این برنامه های تلویزیونی داره کاملا نابود میشه.
گفتم، آوا، عزیزم، چرا یک چیز دیگه نمی خوای؟ ما از دیدن سر تیغ خورده تو غمگین می شیم.
خواهش می کنم، عزیزم، چرا سعی نمی کنی احساس ما رو بفهمی؟

سعی کردم از او خواهش کنم. آوا گفت، بابا، دیدی که خوردن اون شیربرنج چقدر برای من سخت بود؟

آوا اشک می ریخت. و شما بمن قول دادی تا هرچی می خوام بهم بدی. حالا می خوای بزنی زیر قولت؟

حالا نوبت من بود تا خودم رو نشون بدم. گفتم: مرده و قولش.

مادر و همسرم با هم فریاد زدن که، مگر دیوانه شدی؟

آوا، آرزوی تو برآورده میشه.

آوا با سر تراشیده شده صورتی گرد و چشمهای درشت زیبائی پیدا کرده بود .

صبح روز دوشنبه آوا رو به مدرسه بردم. دیدن دختر من با موی تراشیده در میون بقیه شاگردها تماشائی بود. آوا بسوی من برگشت و برایم دست تکان داد. من هم دستی تکان دادم و لبخند زدم.

در همین لحظه پسری از یک اتومبیل بیرون آمد و با صدای بلند آوا را صدا کرد و گفت، آوا، صبر کن تا من بیام.

چیزی که باعث حیرت من شد دیدن سر بدون موی آن پسر بود. با خودم فکر کردم، پس موضوع اینه.

خانمی که از آن اتومبیل بیرون آمده بود بدون آنکه خودش رو معرفی کنه گفت، دختر شما، آوا، واقعا
فوق العاده ست. و در ادامه گفت، پسری که داره با دختر شما میره پسر منه.
اون سرطان خون داره. زن مکث کرد تا صدای هق هق خودش رو خفه کنه. در تمام ماه گذشته هریش نتونست به مدرسه بیاد. بر اثر عوارض جانبی شیمی درمانی تمام موهاشو از دست داده.
نمی خواست به مدرسه برگرده. آخه می ترسید هم کلاسی هاش بدون اینکه قصدی داشته باشن
مسخره ش کنن .

آوا هفته پیش اون رو دید و بهش قول داد که ترتیب مسئله اذیت کردن بچه ها رو بده. اما، حتی فکرشو هم
نمی کردم که اون موهای زیباشو فدای پسر من کنه .

آقا، شما و همسرتون از بنده های محبوب خداوند هستین که دختری با چنین روح بزرگی دارین.

سر جام خشک شده بودم. و… شروع کردم به گریستن. فرشته کوچولوی من، تو بمن درس دادی که فهمیدم عشق واقعی یعنی چی؟

خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن. آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن.

 

 

 

 

 

 

 

 
چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, :: 23:13 :: نويسنده : vorojac

 قانون 23 نیوتن :در پسرها هرگز عشق از بین نمی رود، فقط از دختری به دختر دیگر انتقال می یابد !

 


 
چهار شنبه 5 بهمن 1398برچسب:, :: 18:26 :: نويسنده : vorojac

 بچه ها من اصلا قصد توهین به پسرا رو ندارم!

لطفا فکر نکینید که من دختری عقده ای هستم!نه! من قصدم از

ساخت این وبلاگ خندیدن بوده همین و بس!

اگه یک وقت یک مطلبی می نویسم که خیلی راجب  پسرا بد میگه!!!!!!! لطفا ناراحت نشین!

این نظر سنجی هم فقط و فقط برای خنده است!

کسانی اجازه ی خوندن مطالب وبلاگ من رو دارن که  با جنبه باشن!

امید وارم همیشه شاد باشید!

بای

قربان شما وروجک خانم

 
چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, :: 17:26 :: نويسنده : vorojac

 

پسرای امروزی مثل کرم می مونن راحت میشه زیر پا له شون کرد. 

 


من زن می خوام...................

به بیچاره زن ندادن عقده ای بار اومده!

بیچاره!!!!!!!!!!!

شما چی فکر می کنید؟هان؟

پسر امروزی!!!!!!!!!!!!

 

 

رو کم کنی پسر ها

تا دیروز میگفتن دوست دختر امروز میگن داف(هر چند نمیدونن داف با چه الفی نوشته میشه)

 

تا دیروز موهاشون رو با ژل سیخ میکردن امروز با اندوگراف (هر چند شما پسرا عقلتون به اندوگراف نمیرسه)

تا دیروز رو کاغذ کاهی شماره مینوشتن امروز روی بیزینس کارت شماره میدن(هیچ جا هم اعتبار نداره)

تا دیروز sقز میترکوندن امروز اکس میترکونن(سقز هم بهشون توهم میداده)

تا دیروز آشغال میذاشتن دم در امروز هم با آشغالا می ایستند دمه در(اونم با عینک دودی)

تا دیروز آتاری بازی میکردن امروزه دختر بازی می کنن(همش هم game over میشن)

 

 

 

خبرفوريۀۀۀۀ؟؟؟؟؟؟ۀۀۀۀۀۀ

توجه                                          توجه                                              توجه

 

ماازاين به بعد ازشماپسران حمايت ميكنيم

چون درسازمان حمايت ازمعيوب هاعضوشديم

خودرابه مابسپاريد ۱۰۰٪مطمئن

آموزش تضميني چگونگي كاربردمغزدر۸۸جلسه

يك روز درميان همين الان ثبت نام كنيد 

مبلغ:...............

اعتماد به نفس کاذب به این میگن!!!!!!!!


نهایت.............

دروغ گوی........

کتک خوردن یک پسر تز یک دختر!!!!!!!!!!!

 

 

 

 

از یه دختر می‌پرسن: چرا شما به پسرا میگین BF؟ میگه: آخه مخفف كلمات: بدبخت فلك زده است!

 

_______________________________________________

دقت كردید كه همه چیزهای خوب خانم هستند: خورشید خانم، پروانه خانم، مهتاب خانم! اما همه چیزهای بد آقا هستند: آقا دزده، آقا گاوه، آقا گرگه!!!
________________________________________________

می دونید سریعترین راه به چنگ آوردن قلب یک مرد چیه ؟ پاره کردن سینه اش با یک کارد آشپزخانه
_________________________________________________

چرخه ی زندگی مردهای امروزی: بچگی : مامان ذلیل جوانی: دوست دختر ذلیل میان سالی: زن ذلیل پیری: بچه ذلیل مرگ: ذلیل مرده 

_________________________________________________

از خدا می پرسند: چرا اول مرد رو آفریدی بعد زن رو؟ خدا می گه: شما هم اگه بخواین چیزی بنویسین اول چرک نویس می کنین. بعد پاک نویس!!!

_________________________________________________

با شوهر خود نیز مثل‌ یك كتاب‌ رفتار كنید ، فصلهای‌ خسته‌ كننده‌ آن‌ را اصلا نخوانید . (( سونی‌ اسمارت ))

_________________________________________________

تفاوت قلب دختران و پسران! قلب پسرها مثل پاركینگی است كه هیچ وقت تابلوی ظرفیت تكمیل بر در آن دیده نمیشود و اما قلب دخترها مانند فرودگاهی است كه مدت ماندن یك هواپیما در آن بستگی به فرود هواپیمای بعدی دارد

_________________________________________________

آیا می دانید كه تفاوت پیر پسر با پیر دختر چیست؟ اولی موفق نشده ازدواج كنه ولی دومی موفق شده ازدواج نكنه

_________________________________________________

قانون دوم نیوتن: عشق در پسر ها هرگز از بین نمی رود، بلكه از دختری به دختر دیگر انتقال می یابد!

_________________________________________________

انواع مرد: اروپایی:یه زن داره یه دوست دختر(زنشو بیشتر از دوست دخترش دوست داره) امریکایی: یه زن داره یه دوست دختر(دوست دخترشو بیشتراز زنش دوست داره) ایرانی:یه زن داره سی تا دوست دختر(ننه اش رو از همه بیشتر دوست داره)

_________________________________________________

زن خوب تو دنیا مثلا دایناسوره كه نسلش منقرض شده ، ولی مرد خوب مثل سیمرغ ، كه از اول هم افسانه بوده

_________________________________________________

فرق یک مرد با یک گربه چیه؟
یکیشون یه موجود دله است که بی چشم و روئه و براش مهم نیست که کی بهش غذا میده ، اون یکی یه حیوان ملوس خانگیه

_________________________________________________

چرا مغز مردها گرونتر از مغز زنهاست؟
آخه زنها از مغزشون  استفاده میكنن
________________________________________________

فرق بین یک مرد باهوش و هیولای لاک نس چیه؟

هیولای لاک نس تا به حال چند بار دیده شده
_______________________________________________

حرفی نیست که زن ها کودن هستند،اما انها برای این اینطور افریده شده اند که بتوانند با مردها برابری کنند!!
________________________________________________

چرا مردها از زنهای خوشگل بیشتر از زنهای باهوش خوششون میاد؟
چون قدرت چشمهاشون بیشتر از قدرت مغزشونه

_________________________________________________

پسر:خیلی دوست دارم تو چی؟دختر:اگه دوستت نداشتم بهت زنگ نمیزدم كه بگم از این ساعت به بعد بیرون نری اخه نمیخوام از دستت بدم الان ساعت جمع اوری ‍‍زباله هاست

___________________________________________

 

 

 
سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 19:35 :: نويسنده : vorojac

 

 
سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 18:16 :: نويسنده : vorojac

با نظـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــراتون باعث دل گرمی من میشید دخترای گــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل 

دوستون دارم                   

 
دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 21:18 :: نويسنده : vorojac

 

 

کنــارت هستند...

تا کـــی؟

تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند...

از پیشــت میروند یک روز..

کدام روز؟

وقتی کســی جایت آمد...

دوستت دارند...

تا چه موقع؟

تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند...

میگویــند عاشــقت هســتند...

برای همیشه...!

نه......

فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود..

و این است بازی باهــم بودن!!

 

....................!!!؟

 
دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 21:15 :: نويسنده : vorojac


شیشۀ نازک احساس مرا دست نزن !
چِندشم می شود ,

از لکۀ انگشت دروغ …!!!
آن که میگفت که احساس مرا می فهمد ….
کو ??

کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت

. . . . . . . ?!!?!!

 

 
دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 21:3 :: نويسنده : vorojac
تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول




 
دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 21:3 :: نويسنده : vorojac


تفاوت زمین خوردن دختر و پسر


(زااااارت) صدای زمین خوردن
رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو (شپلخخخخخ ) <صدای پسگردنی>
یک رهگذر: پسر جون حالت خوبه؟ چیزی مصرف کردی؟
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دس پا چلفتی خنگ
... ...
(دختر در حال راه رفتن)
(دوفففففففسک) <زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش>
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی فدات شم الهی بمیرم چی شدی تو یهو وااااااااااای
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخای برسونمت دکتری جایی
یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتون بدین به من! من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین
تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

 
دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 21:3 :: نويسنده : vorojac
تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اولتصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اولتصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول


 

 

درخشان ، زیباسازی ، براق ، glitterدرخشان ، زیباسازی ، براق ، glitterدرخشان ، زیباسازی ، براق ، glitter 

 

 

 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد